متن دلخواه شما
سینمای ایران
سه شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 17:43 | بازدید : 601 | نوشته ‌شده به دست علی داودی راد | ( نظرات )


فيلم زندگی خصوصی آقا و خانم ميم

فيلم زندگی خصوصی آقا و خانم ميم

 

لینک نقد و بررسی این فیلم

فيلم « زندگی خصوصی آقا و خانم ميم » به كارگردانی روح الله حجازی و تهيه كنندگی محمدرضا شفيعی ساخته شده است.

مهتاب كرامتی و حميد فرخ نژاد در نقش زن و شوهری به نام محسن و آوا نقش های اصلی «زندگی خصوصی آقا و خانم ميم» را بازی می كنند، اما بدون شک يكی از جذاب ترين نكات فيلم حضور ابراهيم حاتمی كيا به عنوان بازيگر در اين فيلم است.

حاتمی كيا كارگردان مطرح سينمای ايران كه تا به حال در دو فيلم خودش حضورهای بسيار كوتاهی را جلوی دوربين تجربه كرده است، اين بار در مقام يک بازيگر به عنوان بازيگر نقش مكمل ظاهر شده است.

« زندگی خصوصی آقا و خانم ميم » داستان زندگی محسن است آدم بلند پروازی است که به‌واسطه شرایط کاری جدید تصمیم به تغییر در رفتار و سبک زندگی خودش و همسرش آوا می‌ گیرد. این تغییرات به ظاهر مدرن زندگی آن ها را با چالش‌ هایی جدی مواجه می‌کند.

به گزارش سینمانگار، « زندگی خصوصی آقا و خانم ميم » در جشنواره سی ام فيلم فجر با كلی سر و صدا و جنجال، تنها توانست يک سانس برای منتقدان و اهالی رسانه به نمايش درآيد. این برخورد مسئولان جشنواره با ساخته روح الله حجازی اعتراض همه منتقدان را درپی داشت که از کیفیت خوب فیلم سخن می گفتند.
Cinemanegar%20Photo %20Zendegi%20Khososiye%20Agha%20Va%20Khanome%20Min%20Movie%20Poster%2001 فيلم زندگی خصوصی آقا و خانم ميم



:: برچسب‌ها: فيلم زندگی خصوصی آقا و خانم ميم ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سه شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 17:42 | بازدید : 742 | نوشته ‌شده به دست علی داودی راد | ( نظرات )


فیلم پذیرایی ساده

فیلم پذیرایی ساده

paziraiisade فیلم پذیرایی ساده

اکران عمومی فیلمهای «پذیرایی ساده» از روز چهارشنبه هفته جاری(13 دی ماه) آغاز می شود.

فیلم سینمایی «پذیرایی ساده» به کارگردانی مانی حقیقی، که در سی امین جشنواره فیلم فجر حضور داشت، از روز چهارشنبه و در گروه سینمایی عصر جدید، اکران عمومی خود را آغاز خواهد کرد.

ترانه علیدوستی، مانی حقیقی، سعید چنگیزیان، اسماعیل خلج، صابر ابر، محمد عاقبتی، فرهاد قائمیان، نادر فلاح، وحید آقاپور، محمدرضا نجفی، قربان نجفی و مهدی صباغی بازیگران فیلم سینمایی «پذیرایی ساده» هستند.

فیلمنامه «پذیرایی ساده» را مانی حقیقی و امیررضا کوهستانی نوشته‌اند. پخش این فیلم برعهده هدایت فیلم است.

به گزارش سینما مهدیــ نت، فیلم سینمایی «پذیرایی ساده» یکی از شش فیلم سینمایی است که حوزه هنری در لیست تحریمی و سیاه خود قرار داده و از اکران آنها در سینماهای تحت اختیار خود امتناع می کند.

آنونس فیلم سینمایی «پذیرایی ساده» را از اینجا دانلود کنید

به گزارش سینمامهدیــ نت ، به نقل از ایلنا، نمایش افتتاحیه و اکران خصوصی فیلم سینمایی «پذیرایی ساده» به کارگردانی مانی حقیقی شب گذشته(15 دی) در سینما فرهنگ برگزار شد.

مانی حقیقی در ابتدای این مراسم با خوشامد گویی به میهمانان گفت: نمی‌توانم با کلمات بیان کنم که امروز چقدر هیجان زده هستم زیرا ساخته شدن این فیلم و دیدن آن با این شرایط و تحریم حوزه هنری مانند یک معجزه است و این حس که امروز خودمان فیلم بسازیم و خودمان فیلم را ببینیم فوق العاده است.

وی ادامه داد: من تا صبح می‌توانم درباره جفایی که امروز حوزه هنری به سینما ایران کرده است؛ حرف بزنم اما هیچ نمی‌گویم زیرا گردهمایی امروز درس عبرتی برای متحجرین است و حوزه هنری است که می‌خواهند جلوی فیلمسازی آزاد را بگیرند که بدانند نمی‌توانند جلوی این کار را بگیرند.

ترانه علیدوستی نیز با تشکر از حاضران گفت: امروز این صحنه‌ها بسیار زیباست و من از همه افرادی که آمدند تشکر می‌کنم.

امیر رضا کوهستانی نویسنده فیلمنامه فیلم نیز گفت: هر چند این فیلم امروز اکران شده است اما از لحظه ساخت تا پایان و تا همین چند روز پیش منتظر توقیف بودیم و فقط یک نفر بود که می‌گفت فیلم را اکران می‌کنیم و امشب شب او یعنی مانی حقیقی است.

در این مراسم جمع زیادی از هنرمندان سینما ادبیات و مدیران از جمله فرهاد توحیدی، لیلی گلستان، جعفر پناهی، حمید فرخ‌نژاد، سامان سالور، سید جمال ساداتیان، سروش صحت، مجتبی میر طهماسب، مهدی کرم‌پور، مریلا زارعی، حسن معجونی، هنگامه قاضیانی، محسن امیر یوسفی، سپیده حیدر آبادی، غلامرضا موسوی، مرتضی شایسته، امید روحانی، افشین یدا للهی، معصومه ابتکار، سوسن شریعتی، شایسته ایرانی، کاوه معین فر، بنفشه جهانگیری، ناصر تقوایی، کمال تبریزی، مرضیه وفا مهر، هومن بهمنش، امین موسوی، جمیل رستمی، ویشکا آسایش و مجید برزگر حضور داشتند.

 

userupload 2012 17498785271348302161.27 فیلم پذیرایی ساده

 

452mm فیلم پذیرایی ساده

 

safe6344614996531 فیلم پذیرایی ساده



:: برچسب‌ها: فیلم پذیرایی ساده ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سه شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 17:40 | بازدید : 972 | نوشته ‌شده به دست علی داودی راد | ( نظرات )

فیلم من و زیبا

u04unzpjw35p4cj9igti فیلم من و زیبا

نام فیلم: من و زیبا

محصول: ایران

سال تولید 2011 ، 1390

مدت زمان: 90 دقیقه

ژانر: درام

تهیه کننده: جواد نوروز بیگی

کارگردان: فریدون حسن‌پور

نویسندگان: فریدون حسن‌پور مدير فيلمبرداري: محمدرضا سکوت

بازیگران:  پرويز پرستويي ، شهاب حسيني ، صادق صفايي ، دريا آشوري ، رضا ناجي ، حديث مير اميني ، پرويز سيرتي ، مهدي بوستان پرور ، سيما خضر آبادي

داستان فیلم:

فیلم سینمایی “من و زیبا” داستان زندگی داستان زندگي موسي (پرویز پرستویی) است. موسی و راحله زوجی هستند که با یکدیگر زندگی میکنند، تا اینکه موسی در شبي سرد و باراني پیش از آنكه به خانه برسد. راحله، همسر باردارش را به دلیل در زایمان از دست میدهد و تها میشود. موسي خود را مسئول این اتفاق میداند و در تمام عمرش خود را به دلیل مرگ همسرش سرزنش میکند، او اینگونه فكر مي‌كند كه باعث مرگ راحله شده است. به همین خاطر تمام وجود و عشق خود را پاي جعفر، تنها يادگار راحله مي‌گذارد.

لینک نقد و بررسی فیلم

درباره فیلم:

این فیلم که ششمین فیلم سینمایی “فریدون حسن‌پور” محسوب میشود، حسن‌پور این فیلم را براساس مراسمی که در کودکی شاهدش بوده است نوشته، پرویز پرستویی معتقد است که این فیلم روایت‌گر عاشورایی مدرن است. فیلم که داستان زندگی موسی را روایت می‌کند، از عذاب وجدان او در سال‌های طولانی پس از مرگ همسرش می‌گوید، شاید بتوان فیلم را داستانی تماماً تراژدیک توصیف کرد که اتفاقات رخ داده در فیلم دست به دست هم می‌دهند تا شخصیت اصلی داستان را به مراسم عزاداری بکشاند. این فیلم با وجود بازیگرانی همچون، پرویز پرستویی و شهاب حسینی دو بازیگر مطرح سینمای ایران از لحاظ بازیگر غنی به نظر میرسد؛ هر چند تنها بازیگران نیستند که کیفیت فیلم را رقم می‌زنند. از حاشیه‌های این فیلم نیز می‌توان به موافقت مسئوالان به اکران این فیلم در سینما آزادی اشاره کرد که مدتها بود اجازه‌ی اکران فیلم‌های جدید را نداشت.

f4h3n7ndhum1aeon0uf فیلم من و زیبا

f92svyxiqpweyzgfhd فیلم من و زیبا

عکس های بیشتر :

 

Man O Ziba%281%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%282%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%283%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%284%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%285%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%286%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%287%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%288%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%289%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%2810%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%2811%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%2812%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%2813%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%2814%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%2815%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%2816%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%2817%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%2818%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%2819%29 فیلم من و زیبا

Man O Ziba%2820%29 فیلم من و زیبا



:: برچسب‌ها: نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی من و زیبا ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سه شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 17:38 | بازدید : 408 | نوشته ‌شده به دست علی داودی راد | ( نظرات )


http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/bb/3/rfhgxgh.jpgتهيه‌کننده و کارگردان: سامان مقدم

بازيگران: مهناز افشار، مصطفی زمانی، همایون ارشادی، فرهاد آییش، احمد مهران‌فر، آتیلا پسیانی، امیرحسین رستمی، سارا بهرامی، هومن سلطانی، مهری سادات ال‌آقا، علی قربان‌زاده و مهراوه شریفی‌نیا

- خلاصه داستان فيلم:

دو دوست قدیمی، از جوانی با هم عهد و پیمانی دارند. وصلت گندم دختر امان، با کرامت پسر صفر تقدیری نیست که گندم به آن تن دهد. او عشق خودش را می‌خواهد، سرنوشت خودش را می‌خواهد. عشق چیزی نیست که به عهد بی‌پرسش پایبند باشد. عاشقی ساده و سخت است. عاشقی حرف دلت است. گندم با بیست و چند سال سن، باید جلوی عهد و پیمان دو رفیق بایستد، که حرف دلش را نپرسیده بودند...
امان و صفر در جوانی با هم قراری گذاشته اند .ازدواج دو فرزند آنها وعده ایست قدیمی که هم اهل محل از آن خبر دارند اما گندم دختر امان سالها به بهانه های مختلف این وصلت را به تأخیر می اندازد و...

___________________________

- حاشيه های فيلم:

- ششمين فيلم بلند سامان مقدم است. در حالي او همچنان در انتظار فيلم صد سال به اين سالهاست

- نام اوليه فيلم باگت بود كه به يه عاشقانه ساده تغيير كرد

- سامان مقدم در مدتي كه صد سال به اين سالها توقيف بود در تلويزيون فعال بود و يه عاشقانه ساده بازگشت دوباره سامان مقدم به سينماست. مقدم درباره سالهاي دوري اش از سينما مي گويد: توقيف «صد سال به اين‌ سال‌ها» من را نسبت به فعاليتم در عرصه سينما دلسرد کرد. هيچ‌گاه فکرش را نمي‌کردم که بتوانم باز هم با همان انگيزه و اشتياق قبلي پشت دوربين قرار بگيرم. اما قصه‌ باگت آنقدر متفاوت و جذاب بود که من را براي ساخت فيلم جديدم متقاعد کرد(خبرگزاري ميراث فرهنگي)

- تمام فیلمبرداری "باگت" در خارج از تهران و در ابیانه و شهرهای اطراف انجام شد

- فيلم براي جشنواره سال گذشته در حال فيلمبرداري بود اما خراب شدن آب و هوا در ابيانه فيلمبرداري را متوقف كرد و گروه به تهران بازگشتند و فيلم به جشنواره بيست و نهم نرسيد. اما با ادامه فيلمبرداري تا اواخر فروردين فيلم خيلي زود براي حضور در جشنواره سي ام آماده نمايش بود.

-در خلاصه داستان اوليه فيلم آمده بود: فرزند آدم محکوم به سرنوشتي بود که پدر و مادرش برايش رقم زدند. سيب دندان‌زده همه‌ي قصه را خراب کرد. آدميزاد، محکوم شد اما سرنوشتش را به باد نسپرد. در عذاب زمين، دنبال راهي رفت که شايد به بهشتش بازگردد.انسان هميشه دنبال سرنوشت خودش است. مي‌جنگد تا به بهشت بازگردد. مي‌رود تا سرنوشتش را خودش بنويسد. دو دوست قديمي، از جواني با هم عهد و پيماني دارند. وصلت گندم دختر امان، با کرامت پسر صفر تقديري نيست که گندم به آن تن دهد. او عشق خودش را مي‌خواهد، سرنوشت خودش را مي‌خواهد. عشق چيزي نيست که به عهد بي‌پرسش پايبند باشد. عاشقي ساده و سخت است. عاشقي حرف دلت است. گندم با بيست و چند سال سن، بايد جلوي عهد و پيمان دو رفيق بايستد، که حرف دلش را نپرسيده بودند...

- يه عاشقانه ساده در ژانر كمدي رومانتيك روستايي پروانه ساخت گرفت!

"سامان مقدم" یکی از کارگردانان جوان، خوش فکر و فعال سینمای ایران است که کار خود را از دستیاری "مسعود کیمیایی" در" رد پای گرگ" آغاز کرد.او با فعالیت در ژانرهای گوناگون اجتماعی(سیاوش و کافه ستاره)، سیاسی(پارتی) و کمدی(مکس) توانست خود را مطرح سازد و شهرتی به دست آورد و به نظر می رسید خرده محبوبیتی هم دارد که ساخت سریال شبه هندی و سخیف شمس العماره او را از چشم طرفدارانش نیانداخت و حتی منجر به کشف استعداد برخی بازیگران طنز شد که تا آن روز جایی در تلویزیون نداشتند.

************************************************************

نقد و بررسی:

 

طرفداران مقدم در جشنواره ی فجر امسال منتظر اثری بودند که به استناد خلاصه داستانی که در مطبوعات منتشر شده بود فیلمی رمانتیک و لطیف به نظر می رسید ."یک عاشقانه ساده" با بازی "مهناز افشار"، "مصطفی زمانی" و" احمد مهرانفر"(که این روزها بسیار پر کارند) شاید می توانست مخاطب را راضی از سینما بیرون بفرستد اما نه تنها کمترین بار مفهومی و موضوعی ندارد بلکه شباهت تمام و کمالش به رمان های عامه پسند و داستان های مجلات خانوادگی باعث حیرت بیننده می شود.گرچه با همین موضوع پیش از این "خسرو سینایی"، "عروس آتش" را ساخته بود که به موفقیت بالایی دست یافت.

ولی متاسفانه سر و شکل این فیلم چنان دم دستی و بدون کمترین دقت و اهمیت درست شده که بعید است کار مقدم باشد .مقدمی که در اولین اثرش "سیاوش"بالاتر از انتظارات ظاهر شده بود.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/10/11.15/IMAGE634447900801250000.jpg

خلاصه داستان شیک و ادبی ای که از" یک عاشقانه ساده "چاپ شده کمترین ارتباطی به داستان نخ نما و کلیشه ای اش ندارد(متنی که در باب آدم و حوا و سیب نیم خورده است)باز هم مثلث عشقی ،عهد و پیمان قبایل روستایی و جوانمردی و لوطی گری افراطی در حد خودزنی که نشان می دهد مقدم از طلا بودن پشیمان شده و دوست دارد مس شود! گرچه او که به قول خودش از توقیف فیلم قبلی اش "صد سال به این سال ها "دلسرد و نومید شده بود سوژه ی اثر را چنان جذاب دیده که وسوسه شده آن را بسازد در حالی که این چنین موضوعات عشقی که بی هیچ ظرافت و پیچیدگی طرح می شوند و پایانشان نیز کاملا بر بیننده روشن است عمرشان حداقل در سینمای ایران به اتمام رسیده است.فیلم نامه ی یک "عاشقانه ساده" را "امیر عربی" (که اخیرا با نگارش فیلم نامه "سعادت آباد" به شهرت رسیده بود) با طرحی از" زامیاد سعد وندیان" (عمده ی فعالیتش به حوزه ی سریال و تله فیلم مربوط می شود)به رشته تحریر در آورده است .عربی که در هنگام اکران "سعادت آباد" دفاع جانانه ای از کاراکترهای آن می کرد و فیلم را خوب و قابل قبول می دانست اکنون برای دفاع از آخرین کارش باید استدلال های محکم تری در دست داشته باشد.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/bb/3/dfghh.jpgبازیگران فیلم نیز انگار اصلا در جای خود قرار نگرفته اند و کاراکتر به درستی به آنها نچسبیده است."علی قربان زاده" با نقش بی ربط و بی اثرش در داستان تنها حسی نوستالژیک را در بیننده به وجود می آورد و "فرهاد آییش" که اغلب پای ثابت آثار کمدی است کمترین جذابیتی ندارد. تنهابازی " مهراوه شریفی نیا "کیفیتی متفاوت از دیگران دارد و "مصطفی زمانی" هم به نظر می رسد نسبت به گذشته قدری در کارش پیشرفت کرده است. افکت ها ضعیف و نحوه ی ادای دیالوگ ها سرد و بی احساس است و حتی با وجودی که فضای اثر روستایی است از لهجه خبری نیست!شاطر یک روستای دور افتاده(با بازی "همایون ارشادی") چنان لفظ قلم و ادبی صحبت می کند که مخاطب اصلا نمی تواند بین او با یک بازیگر تحصیلکرده و دنیادیده فرقی بگذارد.نه تنها مقدم موفق نشده بازی مناسبی از بازیگرانش بگیرد بلکه خود نقش آفرینان هم چنان که باید و شاید و به گواهی آنچه در فیلم های قبلی ازشان دیده ایم برای کاراکترشان مایه نگذاشته اند.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/bb/3/asheghane-05-_caffecinema.com_.jpgگریم بازیگران نیز نامناسب و به دور نوآوری انجام شده و در مورد بازیگران زن به خصوص سبب نازیبایی چهره و ظاهر کاراکتر کرمعلی(با بازی "آتیلا پسیانی") و کدخدا صفر(با بازی "فرهاد آییش")را به حالتی مسخره و خنده دار در آورده است .طراح لباس" یک عاشقانه ساده" هم در راستای همکاری با سایرین به بیننده نشان می دهد که دختران روستایی به شیکی دختران شهر لباس می پوشند و "گندم"(بابازی "مهناز افشار")مانتو های مدرنی را در دهات بر تن می کند که امروزه در نمایشگاه های مد و لباس عرضه می گردد!یا برای مثال کارگردان و طراح صحنه ی فیلم به این موضوع توجه ندارند که شاطر امان با لباس شیک و مرتبش چطور نانوایی است که بدون آنکه ذره ای آرد بر کتش بنشیند یا حتی پیشبندی بر تن کند دستش را به آرامی در تنور می برد و نان آماده و خنک شده را بیرون می کشد!حتی در ابتدای فیلم هم نام و زمان وقوع داستان ذکر نشده که سبب سردرگمی مخاطب می شود(فیلم برداری اثر در "ابیانه" انجام شده) و با این گونه اشتباهات و بی دقتی ها در کنار هم کل اثر از ریخت افتاده است. به جز دیالوگ های تخت و ناهمگون که اصلا نقش مهمی در داستان ندارند باید از چند شوخی جنسی علنی نام برد که به هیچ وجه با ظرافت و مهارت عنوان نشده اند و رو بودن این نوع تعابیر تواما سبب خنده و خجالت حاضرین سینما شده بودند.شاید هم به این دلیل فیلم در ژانر کمدی رمانتیک روستایی پروانه ساخت گرفته باشد!

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/bb/3/gfhjfhj.jpgبه جز اینها خلوت کردن دو دلداده داستان (افشار و زمانی)آن هم در یک روستا با مردمانی متعصب خود نیازمند بحث و بررسی بیشتر است چرا که پیش از آن سابقه نداشته تنهایی و حریم شخصی یک زوج غریبه و نامحرم به این شکل نمایش داده شود خصوصا اگر مرد داستان تنها فرد مومن و معتقد فیلم باشد که بر نماز خواندنش تاکید می شود و اعتقادش به اذان هنگام عهد بستن آشکار می گردد.آنچه بیش از همه ی اینها دل مخاطب را به درد می آورد استفاده ی ابزاری مقدم از اشک ریختن ساده و معصومانه ی علی(با بازی مصطفی زمانی)است که سبب اندوه و رنجش بی جهت می شود چرا که در فرهنگ ایرانی و حتی سایر کشورها نشان دادن گریه ی مرد که نماد استقامت و اراده است تصویری تلخ و به دور از واقعیت است.همانگونه که از قدیم گفته اند "مرد که گریه نمی کند!"به خصوص که علی این داستان برای عشقی زمینی و از دست رفته می نالد که هیچ تلاشی برای حفظش انجام نداده !

به شخصه تنها نقطه ی قوت اثر را موسیقی فوق العاده اش می دانم که بسیار گوشنواز بود و با برخی از تصاویرفیلم که در طبیعت گرفته شده بود همخوانی داشت."امیر توسلی" که اخیرا به خاطر ساخت موسیقی " مختار نامه" نامش بر سر زبان ها افتاده ?به مانند آخرین آثار مقدم برایش آهنگسازی کرد تا بهترین قسمت "یک عاشقانه ساده" رقم بخورد.
پس از تماشای این فیلم به این فکر افتادم که ای کاش "سامان مقدم "دلسرد می ماند و این عاشقانه ی ساده را نمی ساخت.گرچه با اطلاق واژه ی ساده به نام فیلم می تواند در هر جلسه ی نقد و بررسی انتقادات را به این واژه ارجاع دهد و بگوید "خودم از قبل گفته ام ساده! یک عاشقانه ساده!"



:: برچسب‌ها: فیلم یه عاشقانه ساده ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سه شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 17:35 | بازدید : 436 | نوشته ‌شده به دست علی داودی راد | ( نظرات )

داستان فیلم : 1

آوا ( باران کوثری ) دختر جوانی است که در زمینه موسیقی فعالیت دارد و به یکی از همکارانش به نام پدرام ( امیر حسین آرمان ) نیز به او علاقه مند است و این دو قصد دارند با یکدیگر ازدواج کنند. البته خانواده آوا به شدت با این ازدواج مخالف هستند اما آوا همچنان اصرار دارد که با پدرام ازدواج کند.

پدر آوا یعنی نادر ( فرهاد اصلانی ) وکیل دادگستری است و مدتهاست که به مصرف مشروبات الکلی اعتیاد دارد و به همین جهت کل زندگی اش را از دست داده و همسرش ناهید ( هنگامه قاضیانی ) که او هم وکیل پایه یک دادگستری است نیز او را ترک کرده است و قصد گرفتن طلاق از وی را دارد. سعید ( حبیب رضایی ) دوست صمیمی نادر است که مدتهاست در خانه او زندگی می کند و حکم یکی از اعضای خانواده نادر را دارد و محرم رازهای آواست. سیمین ( پانته آ بهرام ) که همسر سعید است، مدتی است در فرانسه زندگی می کند اما او هم در این شرایط به ایران برگشته تا بالاخره تکلیف زندگی اش را با سعید مشخص کند.

بزودی آوا و پدرام در هنگام تمرین موسیقی توسط نیروی انتظامی دستگیر می شوند و پس از آزادی از زندان، ناهید برخورد شدید و خشنی با پدرام که اصلا میانه خوبی با او ندارد انجام می دهد. متعاقباً پدرام به آوا اعلام می کند که دیگر نمی خواهد با او زندگی کند و آوا نیز برای مدتی افسرده شده و به مصرف مشروب روی می آورد. سعید که همیشه محرم اصرار او بوده اینبار با مشاهده حالت مستی آوا، او را مورد هتک حرمت قرار داده و روز بعد آوا متوجه می شد که باردار است به همین جهت رگ دستش را می زند. اما این خودکشی ناموفق هست و آوا نیز به بیمارستان منتقل می شود. سعید سپس نزد ناهید می رود و می گوید که به دخترش علاقه مند شده اما ناهید با عصبانیت وی را طرد2 می کند و سعید هم برای ابراز عشق ، نزد آوا باز می گردد اما آوا وی را به قتل می رساند و...

 

کارگردان :

فریدون جیرانی: تهیه کننده، نویسنده و کارگردانی که اولین فعالیتش را با بازی در نمایشی به نام « عصمت » در سال 1351 آغاز کرد. جیرانی در سالهای بعد فیلمنامه نویسی را پیش گرفت و فیلمنامه تعدادی از فیلمهای مهدی صباغ زاده از جمله « سناتور » و « پرنده » را به نگارش در آورد. اما فیلمی که توانست نام فریدون جیرانی را بر سر زبانها بیندازد، « قرمز » با حضور محمدرضا فروتن و هدیه تهرانی بود که موفقیت هنری و مالی خوبی برای وی به ارمغان آورد. پس از آن جیرانی « آب و آتش » را کارگردانی کرد که از لحاظ هنری اثری برجسته بود.

جیرانی که در سالهای اخیر تنوع فیلمساز ی زیادی داشته که از جمله آنها می توان به ساخت سه گانه « ستاره ها » و فیلم دلهره آور « پارک وی » اشاره کرد. جیرانی همچنین سریالی نیز با عنوان « مرگ تدریجی یک رویا » برای صدا و سیما ساخته است.

 

درباره « من یک مادر هستم » :

اولین مشکل « من مادر هستم » که تماشاگر به راحتی متوجه آن می شود، نامعلوم بودن زاویه روایت داستان است که گاهی سوم شخص می شود و گاهی هم اول شخص. ظاهراً تمامی داستان « من مادر هستم » از دید سیمین روایت می شود اما در بخشی از داستان ما با وقایعی روبرو هستیم که سیمین هیچ دخالت مستقیم و غیر مستقیمی در آن نداشته است و معلوم نیست این اطلاعات و جزییات را از کجا آورده است! 4

مشکلات فیلمنامه همچینن در بخش شخصیت پردازی تقریباً تمامی شخصیت ها به چشم می خورد ولی شخصیتی که ضعفش بیش از دیگران هویداست، سعید است. آنچه که جیرانی از شخصیت سعید به ما نشان داده، فردی عاشق پیشه است که برای عشقش همه کاری انجام می دهد اما او خیلی راحت به عشقش تجاوز می کند و سپس ابراز عشقی انجام می دهد که تا پیش از آن آوا حتی روحش هم از آن خبر نداشت. آیا ما باید سعید را به عنوان یک شخصیت متجاوز قبول کنیم یا یک عاشق پیشه؟! حقیقت این هست که فریدون جیرانی به ما می گوید « عاشق پیشه ای که نمی داند چطور رفتار کند » ، اما درک مخاطب « متجاوز » است!

شخصیت بعدی که مشکلات پرداخت آن شاید کمتر از سعید نباشد، سیمین است که تکلیفش نه با خودش نه با مخاطب معلوم نیست. سیمین از فرانسه برگشته و برای زندگی دو نفره اش با سعید تلاش می کند . نکته ای که در فیلم برای مخاطب توضیح داده می شود این است که نادر سالها قبل عاشق سیمین بوده و ظاهراً این دو با یکدیگر روابط خارج از عرف نیز داشته اند. اما سیمین در حال حاضر شخصیتی منطقی به نظر می رسد که نشانی از کینه و نفرت درش وجود ندارد و فیلم هم هیچ نشانه ای از وجود چنین خصوصیتی در سیمین به مخاطب ارائه نمی کند اما به یکباره او رنگ عوض می کند و تبدیل به شخصیتی انتقامجو و کینه ای می شود که حتی با اثبات بی گناهی آوا، فقط به خاطر لج و لجبازی خواهان اعدام است!

در سکانسی که آوا مشغول درست کردن غذا است و سعید نیز در کنار او قرار دارد، به نظرم آوا در لحظه ای که قصد دارد پدرش را مورد خطاب قرار دهد از نام « ناصر » به جای « نادر » استفاده می کند! فیلم هیچ توضیحی در مورد این اشتباه نمی دهد و من هم آن را به حساب عدم تمرکز کارگردان می گذارم!

جیرانی برای اینکه موارد حقوقی فیلم ( قصاص و... ) کاملاً بدون بحث باشد، تصمیم گرفت سیمین را از طرف برادر سعید ( که عضوی از5 خانواده مقتول به حساب می آید ) به عنوان وکیل با اختیار تام برای پیگیری قصاص این پرونده معرفی کند. مطمئناً با روشی که جیرانی برای قرار دادن سیمین در قلب حکم قصاص قرار داده، دیگر کسی نمی تواند ادعای غیرقانونی بودن حکم را مطرح کند اما حالا از منظر سینمایی این سوال بوجود می آید که این جناب برادر سعید که ما اطلاعی از او نداریم، تا به امروز کجا بوده؟ چرا در کل مدت زمان فیلم نیست و ناگهان یادش می افتد که باید قاتل برادرش را به اشد مجازات برساند؟ چرا وقتی برادرش به قتل رسید به ایران نیامد؟ آیا اصلا باید در جریان مستقیم کارها قرار بگیرد یا خیر؟ و...

یکی از اتفاقات عجیب و غریب فیلم « من مادر هستم » این هست که زنگ آیفون تقریباً هر چند دقیقه مستمر به صدا در می آید! فکر نمی کنم با این وضع زنگ خانه ، در خانه نادر و ناهید هرگز کسی خوابیده باشد.

« من مادر هستم » یک مشکل اساسی دیگر هم دارد و آن این است که قانون را بسیار دست و پا بسته توصیف کرده، گویی که اصلاً در کشور مسئله ای بررسی نمی شود و حکم به یکباره صادر می شود. به عنوان مثال در فیلم ناهید خودش را به عنوان قاتل معرفی می کند و قانون هم سریع می پذیرد که او قاتل است! احتمالاً جیرانی این نکته را فراموش کرده که قانون به بررسی صحنه جرم و یافتن سرنخ و جزییات پرونده اقدام می کند و در این مورد خاص هم که دیگر یافتن مجرم کار چندان سهلی نیست!

جنس بازی های بازیگران « من مادر هستم » شبیه به آنچه هست که همیشه از فیلمهای جیرانی سراغ داشتم. جیرانی علاقه خاصی به دیالوگ ها و مونولوگ های اغراق شده دارد و در « من مادر هستم » هم به وضوح می توانید ببینید که کلام شخصیت های داستان چیزی نیست که اغلب در جامعه امروز از آن در این شرایط استفاده شود.

باران کوثری و فرهاد اصلانی بهترین بازیگران فیلم هستند. اصلانی در نقش نادر یک دائم الخمر کامل است که به راحتی تماشاگر را با خود همراه می کند. باران کوثری نیز در ادامه روند نقش آفرینی های خوبش، در « من مادر هستم » عالی ظاهر شده است. مطمئناً یکی از دلایل تماشای فیلم « من مادر هستم » بازی باران کوثری است.

فرهاد اصلانی در فیلم یک مونولوگ نسبتاً طولانی دارد که ارزش محتوایی خاصی ندارد اما نحوه ادای آن توسط اصلانی عالی است.6

فیلم در دقایق آخر یک سکانس وداع دارد که بسیار تاثیرگذار ساخته شده است. این سکانس واقعاً تماشایی است.

داستان فیلم جدید جیرانی بستر لازم را برای پایان باز دارد اما جیرانی ترجیح داده همه چیز را به وضوح برای تماشاگر شرح دهد و قصه اش را بطور کامل بازگو کند. به نظرم بهتر می بود که برای به انتها رساندن این قصه یک پایان باز در نظر گرفته می شد تا تماشاگر بیشتر در مورد فیلم و اتفاقاتش فکر کند و جزییات آن را تحلیل کند.

در مجموع باید گفت که علی رغم تمام ضعف هایی که « من مادر هستم » در بخش فیلمنامه دارد، سوژه به حدی جذاب است که بتواند تماشاگران زیادی را به چالش بکشد. سوژه خیانت و تجاوز مسئله جدیدی در سینمای ایران نیست اما تا پیش از این کمتر با این جسارت توسط فیلمسازی به تصویر کشیده شده بود. « من مادر هستم » فیلم خیلی خوبی نیست اما جسارتش در روایت داستان – حداقل کمتر مشاهده شده در ایران – باعث می شود تا دیدن این فیلم را به همه توصیه کنم.

 

در حاشیه :

دقیقا مشخص نیست اولین بار چه کسی از وقوع مشکلات شرعی در این فیلم خبر داد، اما نتیجه هرچه بود باعث تحریک عده ای برای سر دادن شعار مخالفت با اکران این فیلم شد. کار مخالفان حتی به جایی رسید که شعارهای خیابانی در مقابل ساختمان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به راه انداختند و حسابی دور و بر فیلم را شلوغ کردند.

گروه موسوم به انصار حزب الله نیز با ارسال بیانیه ای ، به اهالی سینما ( از وزیر ارشاد تا سینمادارن ) هشدار دادند که فقط 24 ساعت فرصت دارند فیلم را از7 سینماها حذف کنند و اگر اینکار را نکنند، خودشان شخصاً فیلم را پایین خواهند کشید!

یکی از درخواستهای معترضان فیلم این بود :« هتاکان امام خمینی ( ره ) باید اعدام گردند »

انصار حزب الله در بیانیه خودشان فیلم را اینگونه توصیف کرده بودند :« این کثیف ترین فیلم با موضوع خیانت است »

فرهاد اصلانی و تعدادی دیگر از سینماگران در اقدامی مشابه در روبروی ساختمان وزارت و فرهنگ ارشاد اسلامی گرد هم آمدند تا از حقشان دفاع کنند و در همانجا هم مردم را دعوت به تماشای فیلم کردند.

افتتاحیه فیلم با حواشی زیادی از جمله سوال های عجیب و غریب مخالفان فیلم از فریدون جیرانی همراه بود که جیرانی هم خیلی سعی داشت با رفتاری خونسرد ، به آنها پاسخ دهد اما فشار عصبی به راحتی در چهره اش قابل مشاهده بود.

در روزهای اکران، بازیگران این فیلم در خبرگزاری ها اقدام به ارسال دلنوشته هایشان از شرایط اکران این فیلم کردند. فرهاد اصلانی در مقاله ای ، به شرح آنچه که در این روزهای اکران بر او گذشته نوشت و پانته آ بهرام نیز در یک نوشته انتقادی درخواست کرد که « یکی بیاید خودمان را از دست خودمان نجات دهد! »

سال گذشته باران کوثری در کنفرانس خبری این فیلم در پاسخ به سوالی درباره این فیلم، این اظهار نظر عجیب و غریب را عنوان کرده بود : «ترجیح می دهم راجع به این فیلم حرف نزم. فیلمی که کارگردانش دلسوزش نیست، منِ بازیگر هم قطعا دلسوزش نخواهم بود و متاسفم برای صحنه های درخشانی که من و حبیب رضایی در آن بازی کردیم.»



:: برچسب‌ها: نقد و بررسی فیلم من مادر هستم ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
آخرین عناوین مطالب

تعداد صفحات : 5
صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد